جدول جو
جدول جو

معنی مشکل ساز - جستجوی لغت در جدول جو

مشکل ساز
مشکل آفرین، مشکل زا
متضاد: تسهیل گر آسان ساز، تسهیل کننده
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشک سار
تصویر مشک سار
جایی یا چیزی که از مشک خوش بو شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشک سا
تصویر مشک سا
آنکه مشک بساید، کنایه از خوش بو، معطر، برای مثال تاب بنفشه می دهد طرۀ مشک سای تو / پردۀ غنچه می درد خندۀ دلگشای تو (حافظ - ۸۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
آنکه کاسۀ کشکول می سازد. سازندۀ کشکول:
بود همچو کفگیر دستش دراز
که گیرد نقاری (؟) ز کشکول ساز.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا کُ نَنْ دَ / دِ)
مرکب سازنده. آن که مرکب میسازد. آن که حرفۀ او دودۀ مرکب ساختن باشد
لغت نامه دهخدا
(مُ / مِ)
مانند مشک. (ناظم الاطباء). مشک سای. و رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(خَ چَ)
سازندۀ مبل. آنکه میز وصندلی و نیمکت های راحتی سازد. و رجوع به مبل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کشکول ساز
تصویر کشکول ساز
آنکه کشکول سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبل ساز
تصویر مبل ساز
مانه ساز کتساز آنکه میز و صندلی و نیمکت و امثال آن سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشک سا
تصویر مشک سا
((ی))
آن که مشک را بساید، کنایه از معطر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متشکل از
تصویر متشکل از
دربرگیرندگی، در بر گیرنده
فرهنگ واژه فارسی سره
الگوساز، طراح
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
Problematically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
de manière problématique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
sorunlu bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
문제적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
সমস্যাযুক্তভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
問題として
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
בצורה בעייתית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
समस्यात्मक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
secara bermasalah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
อย่างมีปัญหา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
проблематично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
problematisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
de manera problemática
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
problematicamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
de forma problemática
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
problematycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
problematisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
проблематично
دیکشنری فارسی به روسی
با دشواری، به سختی
دیکشنری اردو به فارسی
ماشین ساز، ماشین کار
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از به طور مشکل ساز
تصویر به طور مشکل ساز
مسئلہ ساز طور پر
دیکشنری فارسی به اردو